چرا به لوگو میپردازیم؟
آیا میتوانیم از کنار لوگو و نمادهای اطرافمان ساده بگذریم؟
طراحی لوگو اخیراً موضوعی بحث برانگیز در مطبوعات طراحی بوده است. یکی از حرفهایهای برندینگ اخیراً ادعا کرد که طراحی لوگو کار سختی است و دیگری گفت که لوگوها مردهاند در حالی که دیگران عقیده داشتند لوگوها با ما تکامل پیدا میکنند. چرا این همه هیاهو؟
ما در عصری زندگی میکنیم که در آن با نام های تجاری احاطه شده ایم! جایی که برندسازی در آن قرار دارد، و برای برخی، جذابیت ساخت لوگو به سبک “پل رند” (طراح آمریکایی) به همان اندازه مدرن و امروزی است مثل اینکه که نوشته های شما را با پر می نویسند!
بله، طراحی لوگو تنها یک جنبه از نیروی قدرتمندی است که ما آن را هویت برند می نامیم.
تاریخچه طراحی لوگو با ریشه های بیان انسان آغاز می شود.
بله، یک محیط طراحی برند میتواند معنای پیچیده برند را بدون اضافه کاری از طریق لوگو منتقل کند. اما برخی از «گوروهای برند» یا «مبلغان برند» (ترجمه: «سنگرهای ادعای شرکتها») به نظر میرسد از بیان اظهارات هذلآمیز لذت میبرند تا تکاندهنده یا پیشرفته به نظر برسند. طراحی لوگو نمرده است. پیشرفت های تکنولوژیکی و صنایع پر فراز و نشیب قرن ما باعث شده است که نقش آن در فرهنگ ما تکامل یابد.
شاید این بحث پر سر و صدا دلیلی برای نگاهی به این باشد که طراحی لوگو از کجا می آید، در حال حاضر در چه وضعیتی قرار دارد و در آینده به کجا می رود.
یک لوگو در نهایت قدرت خود را از کجا می گیرد؟ اگر ما خیلی منتظریم که بدانیم این عصر برند برای مشتریانمان چه معنایی دارد، آیا میتوانیم عصر پس از برندسازی را متصور شویم؟ ما در کی نگار همواره درحال ارائه اطلاعات مفید درمورد طراحی گرافیک و لوگودیزاین هستیم. با ما همراه باشید.
سمبلیسم عنصر طراحی لوگو
قدرت اساسی نمادها مهمترین عنصر طراحی لوگو است.
یک لوگو به این دلیل معنا دارد که از قرن ها نشانه و نماد (از جمله الفبا) در زبان ادبی و بصری انسان استفاده میشود. برای مثال، یک طراح لوگو که از تصویر یک سیب استفاده می کند، از قرن ها استفاده نمادین قدرتمند استفاده می کند. برای اکثر بینندگان غربی، تصویر یک سیب ارتباط ما را با طبیعت، غذا، “میوه ممنوعه” در باغ عدن، سفید برفی، رایانه های اپل و غیره فرا می خواند. طراحی یک لوگو با طنین نمادین، مشارکت در اصل گفتگوی اجتماعی است.
قطعه ای از یک گلدان مربوط به سه هزار سال قبل تر از میلاد را میبینید که اشکال روی این گلدان شباهت چشمگیری به نقاشی های غار لاسکو و حتی تصاویر معاصر مانند آرم پوما دارد. این شباهت ها هماهنگی و اتحاد ارتباطات انسانی را در فواصل زمانی و موقعیت جغرافیایی بسیار آشکار می کند.
جهت درک بهتر مفهوم طراحی و ایجاد ارتباطی موثر با آن مهم است که دورنما و کلیات ارتباطات انسانی و اسطورهشناسی را درک کنید. طراحی لوگو همانطور که امروزه می شناسیم، یک نوع استراتژی میباشد که بین برندها و شرکت های قرن بیستم به محبوبیت رسید. با این حال، مردم و سازمانها برای قرنها خود را با انواع زیادی از علائم، امضاها و نشانها شناسایی میکنند. از نظر ارتباط بصری، یک شرکت مدرن که خود را با لوگو، طرح رنگ و شعار نشان میدهد، تفاوت چندانی با یک دربار سلطنتی قرن پانزدهمی ندارد که از طریق استفاده از نشانهای خانوادگی، لباسهای متحدالشکل و نمادهای مذهبی، هویت و وحدت را فرا میخواندند.
نشانه شناسی نمادها
معناگرایی و پردازش آن روی تصاویر
در نشانه شناسی (مطالعه نشانه ها و نمادها و کاربرد یا تفسیر آنها)، ارتباطات انسانی از نظر نشانه ها و عوامل شناسایی مطرح می شود. نشانهها میتوانند مثل کلمات، تصاویر، طعمها یا حتی بوها باشند: آن چیزها تا زمانی که روی آنها سرمایهگذاری نکنیم، معنای ذاتی ندارند. ما دنیای اطراف خود را با پردازش به معنا در انواع علائم و نشانه های ادراکی، درک و مذاکره می کنیم. در غرب، تصویر مار به معنای شر است. اما بدون انجمن های فرهنگی و اساطیری غربی ما (که بسیاری از آنها ریشه در کتاب مقدس دارند)، یک مار فقط یک مار است.
مهرهای امضای یونانی، قرن پنجم قبل از میلاد شهروندان مرفه یونانی از این تمبرهای قالبگیری شده برای امضا یا تأیید اسناد استفاده میکردند. استفاده از تصویر حیوان برای شناسایی خود سابقه ای طولانی دارد که پیش از لوگوهای حیوانات معروفی مانند لاکوست و پنگوئن است.
وابستگی فرهنگی لوگوها
نمادها بسیار ذهنی هستند و به مرجع فرهنگی وابسته هستند. به عنوان مثال، نماد صلیب شکسته که توسط فرهنگ های مختلف در سراسر جهان برای بیش از 5000 سال استفاده می شد تا نمادی از معانی مثبت مختلف از جمله شانس خوب، زندگی، خورشید، عظمت و قدرت باشد. در واقع ، کلمه سواستیکا که ریشه آن کلمه svastika (سانسکریت) میباشد، که به معنای “خوشبختی” یا “سلامتی” است. متأسفانه، این معانی همه توسط جنایات حزب نازی غصب شده است.
هیچ نمادی معنای ذاتی خود را ندارد، اما زمانی که با تداعی غیرقابل توصیف با جنگ و تراژدی ناگفتنی مورد بدگویی قرار گیرد، نماد ساده ای مانند صلیب شکسته می تواند به طلسم قدرتمندی تبدیل شود که قادر به برانگیختن واکنش شدید بیننده است. پاسخ های احساسی پیچیده ما به تصاویر ابتدایی، عمق رابطه ما با دنیای بصری اطرافمان را آشکار می کند.
معنای لوگو اغلب مفهومی گریزان است و دو متخصص برتر ممکن است در مورد اینکه یک لوگوی خاص یک شاهکار یا زشت است اختلاف نظر داشته باشند. این ماهیت ذهنی معنا در لوگوگرافی بخشی از زیبایی و شگفتی این صنعت است.
علائم شناسایی تاریخی
تاریخچه استفاده گسترده از لوگو و نمادها
علامت تجاری این چاپگر نماد یک پارادوکس زیبا است. همراه با اپیگرام «آهسته عجله کن» استفاده شد. سرعت به صورت بصری توسط حیوان دریایی سریع و سکون توسط لنگر نشان داده می شود.
رامبراند در طول زندگی حرفهای خود، نویسندگی خود را بر روی نقاشیهایش با امضاهای مختلف نشان میدهد، اما «R» متمایز و شخصیت منحصربهفرد حروف، وحدتی را برای علائم ایجاد میکند.
هویت شرکتی
تاریخچه استفاده گسترده از لوگو و نمادها
انقلاب صنعتی دامنه و قدرت تولید انبوه و بازاریابی مورد استفاده برای ترویج آن را عمیقاً گسترش داد. شرکتها اکنون دریافتند که یک علامت شناسایی ساده برای متمایز کردن خود در میان رقابت رو به رشد در بازارهای در حال گسترش کافی نیست. گستره ملی و چند ملیتی بسیاری از شرکتها، حفظ یک تصویر منسجم را برای آنها دشوار میکرد، اما با یکپارچهسازی همه ارتباطات از یک سازمان معین به یک سیستم طراحی سازگار، میتوان چنین تصویری را ارائه کرد و سیستم طراحی برای کمک به انجام اهداف خاص شرکتی به کار گرفته شود.( تاریخچه طراحی گرافیک مگز ، نوشته فیلیپ بی. مگز و آلستون دبلیو. پورویس).
به عبارت دیگر، لوگو اکنون به عنوان یک عنصر در یک سیستم گستردهتر از عناصر بصری در حال جا افتادن برای شناسایی کل خروجی یک شرکت مورد استفاده قرار میگرفت – که بسیاری از آنها بزرگتر و قدرتمندتر از قبل میشدند.
در اینجا برخی از تحولات قابل توجه در تکامل طراحی هویت و تاریخچه لوگوها وجود دارد.
Wiener Werkstätte یک شرکت تولیدی و بازاریابی بود که در سال 1903 در وین تأسیس شد – دهه ها قبل از اینکه طراحان گرافیک کارهایی را انجام دهند که به طور رسمی به عنوان هویت شرکتی شناخته شود، این گروه از صنعتگران و طراحان پیشگام واقعی بودند.
یک لوگو برای Werkstätte پیشنهاد شد، اما طراح جوزف هافمن یک هویت گرافیکی کامل را پیشنهاد کرد. ظاهر نامهها و مقالات گروه با چهار عنصر متحد میشد: نماد رز قرمز Werkstätte بهعلاوه علامتهای مونوگرام Werkstätte، طراح و سازنده. این عناصر استاندارد، همراه با استفاده از مربع به عنوان یک موتیف تزئینی، برای طراحی همه چیز از فاکتور گرفته تا کاغذ کادو استفاده می شد.
کارشناسان ارشد لوگو و هویت
لوگو و گزارش سالانه وستینگهاوس توسط پل رند طراحی شده است.
طراحان فوقالعاده با نفوذی مانند پل رند، میلتون گلاسر و آلن فلچر به شکلگیری هویت گرافیکی فرهنگ مصرفکننده در نیمه دوم قرن بیستم کمک کردند. به عنوان مثال، رند، بسیاری از لوگوهای موجود در همه جا را طراحی کرد و کارهای هویتی متنوع او برای IBM به یک معیار در صنعت تبدیل شد. این طراحان بزرگ در جاهای دیگر به طور عمیق پوشش داده شده اند. بنابراین ما در اینجا زمان زیادی را برای آنها صرف نمی کنیم.
لوگو در تلویزیون و موسیقی
انتقال اطلاعات از صفحه چاپی به رسانه های دیگر ماهیت هویت گرافیکی را تغییر داده است. لوگوی MTV، که از یک دگردیسی غیرمنتظره بیرون میآید، احتمالاً آخرین هویت انیمیشن است. – نیویورک تایمز ، سپتامبر 1996
لوگوی MTV توسط استودیوی منحله منهتن دیزاین در اوایل دهه 1980 طراحی شد. فرانک اولینسکی، عضو سابق طراحی منهتن، داستان ایجاد این لوگو را در اینجا بیان می کند.
این لوگو انقلابی در هویت سازمانی بود، زیرا با زبان تلویزیون سازگار شد و تصورات ثابت در مورد “قوانین” استفاده از لوگو را در هم شکست. در اوایل دهه 80، تلویزیون به یک رسانه فراگیر تبدیل شده بود. لوگوی MTV با بهره برداری از سرعت و حرکت تصویر متحرک با ماهیت این رسانه سازگار شد: در طول یک فرایند مشخص، به طور منظم حرکت کرد، شکسته شد، تزئین شد، پاک شد و دوباره متولد شد.
این نشان داد که آرمها میتوانند ظرفهای تطبیقی برای هویت گرافیکی باشند و این تصور را که علائم تجاری باید همیشه به شکلی ثابت ارائه شوند، از بین برد. این لوگو به گونه ای تکامل یافته بود که با فرهنگ عصر تلویزیون سازگار باشد.
عصر برند
دوره ی رشد و تکامل، تعامل وتاثیر برند
برای اینکه شرکت چند ملیتی موفق باشید، باید برند تولید کنید، نه محصول.
نائومی کلاین Tweet
اکنون که تمام دنیا برند شده است، رویکرد قرن بیستم به برندسازی مکتب قدیمی است. من امروز عصر خود را عصر نام تجاری می نامم. این لوگو از یک علامت کیفیت بر روی یک محصول به تقطیر بصری یک ایدهآل فرهنگی تبدیل شده است – آرم که میتواند ارزش ویژه برند را در انواع محیطهای بازاریابی ایجاد کند و وفاداری زیادی را در بین مصرفکنندگان ایجاد کند.
نائومی کلاین میگوید:
«در این فرمول شرکتی، برند ارتباط چندانی با عمر محصول ندارد. بلکه یک ایده مستقل است. هدف برند موفق چیزی جز فراتر رفتن از دنیای چیزها نیست.»
نائومی کلاین Tweet
در این فضای برند قرن بیست و یکمی، نایک دیگر یک شرکت کفش نیست – مفهومی است که تعالی را از طریق ورزش نشان می دهد. تبلیغ نایک در بالا را در نظر بگیرید: لبرون جیمز در حالتی شبیه به مسیح و با زبان مذهبی («شاهد»، «باور») بزرگنمایی شده است، که هر دو دلالت بر تعالی معنوی دارند.
در مورد مایکل جردن، این ستاره در تبلیغات نایک، به او از قدرت های مافوق بشری اعطا شد (تصویر او در حال پرواز، معلق در هوا در مسیر تا حلقه). در گوشه هم طبق معمول Swoosh ساده و سختگیرانه شناور است. در این زمینه، لوگو یک اسفنج است که «ارزش نام تجاری» ایجاد شده توسط مضامین متعالی و پرواز و همچنین شهرت/تأیید/خدایی شدن ستاره بسکتبال را جذب می کند.
مبلغان برند اکنون از انواع زبان های رفیع برای توصیف «دنیای برند» و «مناظر مارک دار» استفاده می کنند. در بهترین حالت، این نوع زبان، استراتژی برند خلاقانه را توصیف می کند که می تواند رویکردی نوآورانه برای تعریف خود در فرهنگ شرکتی امروزی به سازمان ها ارائه دهد – مکانی که اقتصادهای پرفراز و نشیب و تغییرات سریع تکنولوژیک نیازمند سازگاری دائمی است.
در بدترین حالت، این نوع رفتار تلاشی برای کشاندن پشم ادعایی بر چشم مشتری مبتدی، با استفاده از زبان خودنمایی برای افزایش فروش محصول با طراحی متوسط و استراتژی نام تجاری معمولی است. هیچکدام از ما وارد این میدان نشدیم تا فروشنده ی روغن مار شویم! پس مثل آنها حرف نزنیم.
آیا دوران پسا برند بوجود آمده؟
دوران برندینگ مدرن و نمایشگاهی از لوگوها
در این دوره، برند بزرگتر و قدرتمندتر از همیشه است. برندها آنقدر بزرگ شدهاند که برخی از افراد خالکوبیهای لوگو دارند (از لحاظ فیزیکی با یک مارک تجاری) در حالی که افراد مشهوری مانند مارتا استوارت و اپرا وینفری با موفقیت خود را به برندهای بزرگ شخصی توسعه دادهاند. برندهایی مانند نایک خود را به گزینههای سبک زندگی تبدیل کردهاند که مصرفکنندگان میتوانند آن را در هویت خود ادغام کنند. چقدر می توانیم جلوتر برویم؟ بعدش چی پیش میاد؟!
نائومی کلاین اشاره کرده است که بسیاری از برندهای موفق پیش از این به «تعالی از دنیای اشیا» دست یافتهاند، به این معنی که انتشار هویت یک برند از تولید کالاهای فیزیکی آن ارزشمندتر شده است. با ورود شرکتها به حوزههای نانوتکنولوژی، تولید زندگی مصنوعی ، فضای مجازی و غیره، فناوری به زودی برندها را از دنیای مرئی حتی بیشتر آزاد خواهد کرد . “هویت برند” برای فردی که سلول های مارک دار را برای ریشه کن کردن سرطان به بدنش تزریق کرده است، چه معنایی خواهد داشت؟ و فکر کردی فاویکون (لوگوی کوچک سایت ها که درنوار مرورگر یا بوکمارک ها دیده میشوند) کوچک است. برندها در قرن 21 محیط های شگفت انگیز جدیدی (مانند جریان خون) را اشغال خواهند کرد.
هولوگرافیک هویت برند
لوگوی MTV لوگوی معروف را معرفی کرد که میتوانست در طول هر اجرا دستخوش تغییر لباس شود. دیگر چگونه یک لوگو می تواند قوانین را برای انطباق زیر پا بگذارد؟ آیا راهی برای منفجر کردن لوگو و غیرمتمرکز کردن آن وجود دارد؟ در مورد لوگویی که متشکل از عناصر جداگانه خاصی میباشد که آنها می توانند به تنهایی نمایش داده شوند یا به هم متصل شوند تا یک کل واحد ایجاد کنند، چطور؟ اگر محصولات مارک دار در سطح مولکولی وجود داشته باشند که با چشم غیرمسلح نامرئی باشد، آیا می توانند هویت برند هولوگرافیک خارجی را نشان دهند؟
نقش هویت برند را در آینده باید دید. اما به نظر می رسد – به جز آخرالزمان یا برخی از انقلاب های فعال نائومی کلاین – برندها به گسترش در حوزه های جدید ادامه خواهند داد. همانطور که بیشتر صنایع به دلیل تأثیرات مخرب فناوری با دوره های انتقالی ناگهانی روبرو هستند، صنعت ما نیز چنین است. در واقع دوره های گذار آنها تبدیل به دوره های انتقالی ما می شود، زیرا آنها مشتری ما هستند.
به عنوان طراحان هویت برند، صرفاً طراحی لوگو برای مشتری به اندازه کافی خوب نیست. این نیز غیرقابل قبول است که در حاشیه فرهنگی بایستیم یا با سر در شن طراحی کنیم. ما باید دانش آموز فرهنگ های در حال تغییر اطرافمان باشیم. ما باید نقش فعالی را در استفاده از طراحی برای تقویت و هدایت آینده صنایع، مردم و اهدافی که به آنها اعتقاد داریم، ایفا کنیم.
راه پیش روی برندینگ و لوگو
نقش طراحان گرافیک
در حال حاضر، طراحی هویت برند در حال رونق است. محیطهای طراحی برند (مانند یک وبسایت با استراتژی طراحی یکپارچه که ویژگیهای برند را بیان میکند) میتوانند با طراحی سنتی لوگو همزیستی کنند. در آینده – مثل همیشه – این تفکر خلاق است که راهگشا خواهد بود. یکی از داراییهای ارزشمند، تمایل به ریسک کردن در زمان ایجاد استراتژی برای شخصیت بصری یک برند خواهد بود. هرچه فناوری سریعتر فرهنگ ما را به پیش ببرد، به ریسک پذیران طراحی بیشتری نیاز خواهیم داشت.
هر تغییری که ممکن است رخ دهد، یک چیز باقی خواهد ماند. ما به عنوان گرافیست ها و طراحان، این قدرت را داریم (همانطور که هر کودک دو ساله ای که دارای مداد رنگی است) برای نسبت دادن معنا به دنیای اطرافمان. روی اطلاعات خام چهره ای رسا می گذاریم. میل اساسی انسان ها برای درک جهان از نظر بصری، تمایلی است که بتوانیم آن را درک کرده و پرورش دهیم. توانایی طراحی گرافیک در ارائه معنی و اطلاعات مفید در زمانهای نامشخص و چالش برانگیز، ارزشمندتر از همیشه خواهد بود.
کتابشناسی جزئی برای تاریخچه لوگوها
معرفی منابع
- تایپوگرافی و طراحی گرافیک: از دوران های باستان تا به امروز توسط رکسان ژوبرت
- تاریخچه طراحی گرافیک مگز توسط فیلیپ بی مگز و آلستون دبلیو پورویس
- طراحی گرافیک: تاریخچه مختصر اثر ریچارد هالیس
- بدون لوگو اثر نائومی کلاین
- Wiener Werkstätte: طراحی در وین 1903-1932 توسط Christian Brandstätter
Source: www.smashingmagazine.com – The History Of Logos And Logo Design